مناجات ماه محرمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
دلـتـنـگی غـروب همه جـمعههای من کی میرسد به صحن حضورت صدای من دیـگـر دلـم بـرای شـمـا پَـر نـمـیزنـد بـرگـرد و بـال تـازه بـیـاور برای من غیر از ضرر برای تو چـیزی نداشتم حتی نـیامـده ست به کارَت دعای من اشکـت اگر به نـامـه اعـمال من نـبود بـخـشـش نـبـود شـامـل یـا ربّـنـای من یک روز محض خاطر این چند قطره اشک وا میشود به خـیـمه سبـز تو پای من با تو هـوای ماه عـزا چـیز دیگریست ای بانی مُـحـرّم و صاحب عزای من امـشب مـیان سیـنـه زدنها و اشکها مُهـری بزن به نـامۀ کرب و بلای من |